الف ) لیست کالاهای ممنوعه صادراتی :
تعداد 52 قلم کالای ممنوعه صادراتی به 39 قلم تغییر یافته است. این 39 قلم جدید عبار ت است از : گندم، آرد گندم، شکر خام و سفید و قرمز، گوشت قرمز، جو ، ذرت دامی، کنجاله سویا، انواع دانههای روغنی، شیرخشک، انواع کره، انواع روغنهای خام و خوراکی، شمش فولادی (اسلب، بیلت، بلوم)، شمش آلومینیوم، قراضه فلزات،دام زنده سبک و سنگین، لاستیک خودرو، آخال کاغذ، سولفور مولیبدن، اکسید مولیبدن، انواع چوب، وتبلو، پوست خام، انواع پنبه، دوده کربن، سولفات سدیم، کربنات سدیم، اسید سولفونیک، جوش شیرین، پلی پروپیلین، پلیاتیلن ترفنالات، پلی استایرن، دی اکتیل فنالات، اگریلونیتریل بوتادین استایرن، پلی بوتادین رابر، وینیل استات مونومر، استایرن بوتادین رابر، اتانول آمینها، انواع ضایعات پلیمری و انواع کاغذ
ب) لیست کالاهای ممنوعه وارداتی :
آخرین فهرست اعلام شده از سوی سازمان توسعه تجارت در مورد کالاهای ممنوعه وارداتی شامل لوام خانگی، پوشاک، لوازم بهداشتی (صابون، شامپو، خمیردندان، نخ دندان، شوینده دندان و...)، کلیه اقلام کشاورزی، خودرو، لوستر، مبلمان، انواع وسایل آشپزخانه، ظروف آشپزخانه، لامپ کممصرف، کولر آبی، انواع ماهی به غیر از تن، انواع گل، انواع آبمیوه و نوشابه، ادویه بستهبندی شده، کاکائو، قهوه، پودر کاکوئو، شکلات، شیرینی، مربا، ژله و مارمالات، برخی از گازهای نفتی، لوازم آرایشی صورت و مو، واکس، انواع شمع و کبریت، حشرهکشهای خانگی، وان، دستشویی، ظرفشویی، مصنوعات پلاستیکی، لوازم لباس، چرم و پوست دباغی شده، چمدان، مصنوعات نجاری و چوبی، صنایع دستی، مصنوعات سبدبافی، پتو و زیرانداز، انواع کاغذ دیواری و کاغذ توالت، انواع لوازمالتحریر، فرش و کفپوشها از مواد نفتی، پالتو و نیم پالتو، کفش، چتر، انواع سنگهای تراشخورده، برخی از مصالح ساختمانی (آجر، سفال، کاشی، موزاییک)، انواع مجسمهها، جواهرآلات و زیورآلات، نجاری، اجاق گاز و فر، رادیاتور، ابزارهای دستی (انبردست، دم باریک، آچار)، مصنوعات آدامس، قفسه بایگانی، تلفن ثابت، موتورسیکلت، دوچرخه، قایقهای تفریحی، ساعت مچی، لوازم موسیقی، چراغ و وسایل روشنایی، اسباب بازی، فندک و پیپ، تابلوی نقاشی، انواع سسها، لوله و شیلنگ، لوازم پلیمری، محافظ بهداشتی، پروفیل روکش شده، تخته فیبری کار شده، آخال پنبه، مصنوعات آلومینیوم، ماشین حساب، باتری و قوهها، پلاتین ساخته شده، باتری ماشین، میکروفن و بلندگو، دیسک و سی.دی، موبایل و رایانه و اجزای آن است.
تجدید نظر در فهرست :
سازمان توسعه تجارت در حالی چند روز پیش از توقف ثبت سفارش و ممنوعیت واردات 77 قلم کالا خبر داد که حالا براساس اخبار منتشر شده قرار است برخی از اقلام عمده از فهرست کالاهای ممنوعه وارداتی حذف شوند.در فهرست منتشر شده از سوی سازمان توسعه تجارت نام کالاهایی مانند خودرو، رایانه و تجهیزات آن، موبایل، پوشاک، لوازم بهداشتی و لوازم خانگی به چشم میخورد که خبر توقف ثبت سفارش و ممنوع شدن واردات آنها موجی از نگرانی را در بازار و در بین مصرفکنندگان ایجاد کرده است.در پی آن بلافاصله در بازار نیز سوء استفادهکنندگان دست به کار شده و به بهانه وارد نشدن کالای فوق قیمت آنها را بالا بردند.از سوی دیگر در فهرست کالاهای ممنوعه وارداتی نام اقلامی به چشم میخورد که هیچ مشابه تولید داخلی ندارند و ممنوع شدن واردات آنها به اعتقاد بسیاری از کارشناسان تنها به تشدید قاچاق این کالاها به کشور دامن خواهد زد. از جمله این کالاها میتوان به رایانه و بسیاری از تجهیزات مربوط به آن و همچنین برخی از انواع لوازم خانگی اشاره کرد.همچنین برخی از کالاهای وارداتی نیز اگرچه دارای مشابه تولید داخلی هستند اما میزان تولید داخلی آنها پاسخگوی نیاز بازار نیست و به همین دلیل ممنوع شدن واردات این کالاها نیز میتواند قاچاق آنها را به کشور بیشتر کند.
در همین رابطه معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت از بازنگری در فهرست کالاهای ممنوعه وارداتی خبرداد و گفت: هم اکنون این بازنگری در حال انجام است و شنبه هفته آینده فهرست جدید کالاهای ممنوعه وارداتی اعلام خواهد شد.حمید صافدل در گفتگو با مهر با اشاره به اینکه فهرست کالاهای ممنوعه وارداتی در حال بازنگری است، گفت: این بازنگری بسته به شرایط تولید داخلی آن کالاها و میزان وابستگی کشور به آنها و نیز مصرفیبودن یا نبودن این کالاها، هم اکنون از سوی کارشناسان در حال بررسی است و فهرست جدید شنبه هفته آینده اعلام خواهد شد.معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت افزود: هدف دولت این است که مدیریت واردات انجام دهد و در گذشته نیز اعلام کرده بود که کالاهایی که در اولویتهای 9 و 10 قرار میگیرند شامل مجموعهای از کالاهایی هستند که بعضا تولید داخلی دارند یا کالاهای آماده مصرف غیرضرور و لوکس به شمار میروند.وی تصریح کرد: بر این اساس همانطور که عملکرد دولت همچنان نشان میدهد، کالاهای اولویت 1 و 2 برای دولت بسیار مهم تلقی میشوند و این کالاها عموما مواد اولیه بخش صنایع غذایی همچون گندم، شکر و روغن را تشکیل میدهند و یا مواد اولیه دارو، تجهیزات پزشکی و دارو هستند که دولت به هر طریق، ارز مرجع در اختیار آنها قرار داده است.
برای موفق شدن باید انگیزه،استراتژی،ونیروی اراده داشته باشید.صدا تنها چیزیاست که شنونده بوسیله آن در موردما قضاوت میکند. اکثر مبلغان فروش باتجربه اسیر جریان عادی کار هستند،و روتین ویکنواخت به کار میپردازند.تلفن وسیله مهمی است که میتوان هرروز به نفع خوداز آن استفاده کرد. یک ایراد میتواند یک فرصت مناسب برای فروش باشد. چهارمرحله از حلقه فروش تلفنی عبارتند از:
1.معرفی کردن: مشتری مایل به گفتگو در مورد محصول وخدمات است.
2.مصاحبه:به مشتری فرصت شناخت محصول را میدهیم.
3.عرضه کردن: اولاٌ شخصی که با او صحبت میکنیم یک مشتری است، دوم اینکه او پذیرفته است محصول یا خدمات ما برایش کاربرد دارد.
4.خاتمه دادن: مشتری به این نتیجه میرسد که فواید خدمات ویا محصول ما معتبر وایرادات برطرف شدهاست وخاتمه دادن بفروش کار سادهایاست.
مشترییابی کلید موفقیت است
مهمترین نتیجه هر تماس باید منجر به قرار ملاقات شود. که پس از آن به سوالات فوق میتوان پاسخ داد. هدف ما چه بوده است؟ آیا به آن رسیدهایم؟ برنامه بعدی چیست؟
راهنمایی: از یک کرنومتر استفاده کنید.
اجازه دهید مشتری ها پیش از شما گوشی تلفن را بگذارند.
دلیل: چنانچه شما اول گوشی را بگذارید، به نظر خواهد رسید که شما برای خلاص شدن از دست مشتری خوشحال هستید و کار مهمتری برای انجام دارید.
تلاش کنید مشتری را کمتر از 35 الی 40 ثانیه پشت خط منتظر نگاه دارید. اگر نمی توانید با آنها صحبت کنید، حداقل به آنها اطلاع دهید و از آنها بپرسید که آیا ممکن است منتظر بمانند و یا بعداً تماس بگیرند.
دلیل: نتایج یک پژوهش نشان می دهد که بیشتر مشتریان تحمل 40 تا 44 ثانیه انتظار پشت خط تلفن را دارند.
متون فکس خود را با همان توجه و دقتی تهیه کنید که تماس های تلفنی و موارد پستی را تهیه می کنید.
اثربخشی این متون را با پاسخ به این پرسش بیازمایید "آیا این متن کفایت می کند و ترغیب کننده هست یا این که با تماس تلفنی متعاقب آن و یا وسیله ای دیگر آن را به نتیجه خواهم رساند؟"
واژه "فوری" یا "مهم" را در مواردی که پاسخ نامه ای را دریافت نکرده اید با قلم درشت تر بنویسید. البته مراقب باشید در این کار اغراق نکنید.
پاسخ مثبت به این سه پرسش بدین معنی است که داشتن یک فراخوان یا تلفن همراه به شما کمک می کند تا به مشتری خود بهتر خدمت کنید:
1- چون نمی توانستم تلفن هایم را خوب پاسخ دهم، کاری را از دست دادم.
2- برای پاسخگویی سریع به تماس های تلفنی نیاز به یک راه ارزان دارم.
3- مشتری ها باید بتوانند هر جایی که هستم با من تماس بگیرند.
4- برای پی بردن به این که چه کسانی با من تماس گرفته اند وقت زیادی صرف میکنم
در یک مطالعه توسط انتسیتو بین المللی تحقیقات بر روی مشتری، افراد دلایل زیر را برای مشتری دائمی نشدن عنوان کردند:
* یک درصد مرگ ( از جوابتان تعجب کردید! )
· سه درصد نقل مکان
· پنج درصد رفاقت ها را عنوان کردند.
· نه درصد رقابت را نام بردند.
· چهارده درصد از محصول ناراضی بودند.
· شصدوهشت درصد وضعیت بی تفاوتی کارمندان را ذکر کردند.
فکر می کنید یک کارمند چند بار از طریق تلفن ارتباط برقرار می کند؟
اغلب اوقات تلفن، اولین و تنها وسیله ارتباطی است که مردم با سازمان شما دارند. مطمئن باشید این بهترین تجربه ای است که باید به شما و کارمندانتان پیشنهاد کرد به طوری که تماس گیرندگان در همان بار اول، مشتری دائمی خواهند شد. وقتی پاسخ تلفنی را می دهید لبخند بزنید حتی اگر کار مهمی در دست دارید یا تلفن کننده قبلی با شما برخورد اهانت آمیزی داشته است. لحظه ای صبر کنید تا لبخند روی صورت و در صدای شما نمایان شود. باور کنید یا نه، مردم می توانند لبخند شما را از تلفن بشنوند.
تلفن را با زنگ اول یا حداکثر تا زنگ سوم جواب دهید. اگر مردم مجبور شوند که تا زنگ های چهارم و پنجم صبر کنند، اینگونه فکر خواهند کرد که شما آن روز تعطیل هستید، برای کسب و کار به بیرون رفته اید یا حتماً اهمیت نمی دهید. ما در دنیایی زندگی می کنیم که انتظار پاسخگویی آنی دارد. اطمینان حاصل کنید که انتظارات مشتریانتان را پاسخ گو هستید. قبل از اینکه کسی را در انتظار بگذارید، اجازه بخواهید. شما ممکن است چندین خط تلفن و صفی از مراجعان که در برابر میز شما ایستاده اند داشته باشید. اما صبر کنید تا پاسخ تلفن کننده را بشنوید. این انتخاب آن شخص است که صبر کند یا نه. سعی نکنید این حرمت را به بازی قدرت تبدیل کنید. وقتی روی خط برمی گردید از شخص به خاطر انتظارش تشکر کنید. اگر مجبور هستید که از تلفن کننده بخواهید به انتظار ادامه دهد، پیشنهاد کنید که یک شماره بگذارد تا بعد خودتان با او تماس بگیرید. انتقال خطوط باید با دقت انجام شود. قبل از اینکه تماس گیرنده را به قسمت شخص دیگری وصل کنید مطمئن شوید آن شخص هست و می تواند کمکی کند. هیچ چیز بدتر از این نیست که بارها و بارها خط را جابجا کنید و هر بار مجبور شوید که همان داستان را قبل از یافتن شخص درست، برای گروهی از افراد مختلف بازگو کنید.
قبل از اینکه خط را به همکارتان وصل کنید، اسم و شماره آن شخص را در صورتی که امکان قطع تماس وجود دارد به تماس گیرنده بدهید. چه بهتر که به تماس گیرنده بگویید که چه کسی هستید و در صورت بروز اشکال چگونه می تواند به شما دسترسی داشته باشد. با این کار یک مشتری بی نهایت راضی خواهید داشت.همیشه پیشنهاد کمک بدهید. این ممکن است مربوط به بخش شما، کار یا مسئله شما نباشد اما اگر مشکل مشتری باشد لازم است که علاقه نشان دهید. هرگز به تماس گیرنده نگویید "نمی دانم" یا "نمی توانم به شما کمک کنم" . بهترین پاسخ به یک مسئله برخورد صادقانه است." اجازه بدهید ببینم چه کاری می توانم انجام دهم" یا چه کسی را می توانم پیدا کنم که به شما کمک کند".
هر بار که از این مهارتهای خوب تلفنی استفاده کنید، خواهید توانست مشتری ها را جلب کنید و مردم را تحت تأثیر قرار دهید.
به آرامی و به طور واضح صحبت کنید : هنگامی که با تلفن صحبت می کنید، حرف زدن آسان تر است. شما می خواهید که مشتری منظورتان را به سادگی درک کند. پس به آرامی و به طور واضح صحبت کنید تا مشتری کاملا متوجه حرف هایتان بشود.
گاهی اوقات مکث کنید و به مشتری اجازه دهید پرسش های خود را مطرح کند : با اینکه مکالمه از طریق تلفن بسیار آسان تر انجام می شود، اما باید در حالیکه به آرامی صحبت می کنید، کمی مکث کنید و به مشتری اجازه دهید تا سوالات خود را بپرسد. مکالمه خود را تبدیل به یک سخنرانی نکنید.
در یک محل آرام صحبت کنید : مشتریان شما نمی دانند که شما پیژامه پوشیده اید، اما اگر در یک ایستگاه اتوبوس با آنها صحبت کنید، به راحتی متوجه می شوند. این کار بی ادبی و غیر حرفه ای است. زمانی را برای تماس تلفنی تنظیم کنید، و محیطی آرام را انتخاب کنید که در آن صحبت شما قطع نشود و تمام تمرکز شما بر روی صحبت هایتان باشد.
اجازه ندهید در حین صحبت تلفن تان قطع شود : اگر با تلفن همراه صحبت می کنید، مطمئن شوید که به طور کامل شارژ شده است. اگر تلفن تان قطع شد، مشتری خود را معطل نکنید. با این حال بهتر است از خط ثابت استفاده کنید.
وقتی یک مشتری احتمالی با یک شرکت تماس می گیرد، اولین برداشت او از آن شرکت توسط شخصی ایجاد می شود که به تماس تلفنی او پاسخ می دهد. برای اطمینان از این که در ذهن تماس گیرنده تصویر مثبتی ایجاد شده، شخص پاسخگو باید کاردان و دارای اعتماد به نفس بوده و بتواند الهام بخش شخص تماس گیرنده باشد. این مسوولیت بزرگی است اما با بررسی مهارت های موجود و تمرین بر روی انواع جدید این مهارت ها، می توان با حفظ استانداردها با مشکلات رو به رو شد.
به هنگام جواب دادن به تلفن، همیشه به خاطر داشته باشید که:
*هدف شما این است که تماس گیرنده از این که شرکت شما را انتخاب کرده راضی باشد.*هدف شما این است که با ادب و یاری خود، او را تحت تاثیر قرار دهید.
*تلفن را با معرفی خود جواب دهید.
به هنگام صحبت کردن پشت تلفن:
به خاطر داشته باشید که با صحبت کردن واضح در دهنی تلفن، سلام و احوالپرسی خود را که معرف شما و شرکت شماست، تضمین کنید. همیشه نام تماس گیرنده را بپرسید و در طول مکالمه از آن استفاده کنید، این کار به او احساس آشنایی دوستانه ای را می دهد. لحن صمیمانه و علاقه مند را نیز به این مورد بیفزایید.
اگر باید از تماس گیرنده بخواهید که منتظر بماند، دلیل این انتظار را برای وی توضیح دهید. کاری کنید که او احساس کند شما نگران و خواهان کمک کردن به او هستید. اگر توافق کرده اید که در یک فرصت دیگر خودتان با او تماس بگیرید، حتما این کار را انجام دهید، حتی اگر هنوز به جواب نرسیده اید یا تقاضای موردنظر او را اجابت نکرده اید.
فورا به تقاضای او پاسخ دهید وگرنه ممکن است فراموش کنید. اگر اولویت های دیگری در زندگی شما وجود دارند، آن تقاضا را یادداشت کنید. اجازه دهید اول او تلفن را قطع کند و بگوید «ممنونم که تماس گرفتید».
در مقایسه باروش های دیگری مانند نوشتن نامه یا ملاقات حضوری، به آسانی می بینید که تلفن محدودیت های فراوانی دارد. هیچ کلمه ای برای خواندن نوشته نمی شود، بنابراین ثبت آن چه که گفته می شود دشوار است. هیچ زبان اشاره ای وجود ندارد، تنها صداست که مهم ترین تاثیر را می گذارد. استفاده صحیح از صدا شامل توجه ویژه به سه عامل است که عبارتند از:
1 – سرعت 2 – وضوح 3 – تن یا لحن صدا
1 – سرعت
تند صحبت کردن خود به خود موجب ایجاد مانع و سردرگمی می شود. تماس گیرنده به سختی می تواند درک کند که چه می گویید. وقتی یک تماس صمیمانه می گیرید، آماده می شوید و امیدوار هستید که بدانید علت تماس موردنظر چه بوده است. شخص پشت خط احتمالا انتظار این تماس را نداشته و در آن لحظه قطعا مشغول کاری بوده که هیچ ارتباط با موضوع تماس نداشته است.
2 – وضوح
هنگام پاسخ گویی به تلفن، سرعت صحبت کردن خود را کم کنید و قبل از این که به گونه تقاضا یا سوالی پاسخ بدهید فکر کنید.
3 – تن یا لحن صدا
از جویده جویده حرف زدن بپرهیزید. واضح و روشن صحبت کنید اما برای جبران آن صدای خود را بالا نبرید. سرعت و وضوح می توانند خوب باشند اما بدون داشتن یک لحن مثبت هیچ ارزشی ندارند. مهم نیست روحیه تان چقدر بد است، اجازه ندهید این در صدای شما نمود پیدا کند. شاد و صمیمی به نظر برسید حتی اگر این وضعیت شما را می کشد.
گوش کنید
مهارت ارتباطی مهم دیگر که برای هنگام مکالمه تلفنی ضرورت دارد، گوش کردن است. گوش کردن به حرف مشتری شاید یکی از مهم ترین کارهایی باشد که از دست هر کسی برمی آید. سوال کنید و بعد یک قدم به عقب برگردید. سعی کنید خیلی حاضر جواب نباشید. اجازه دهید آن هم حرف بزنند.
مهارت های خوب و حرفه ای مکالمه با تلفن، در درجه اول به خاطر اعتبار خود شرکت است. این اولین تاثیری است که یک مشتری احتمالی از شرکت می گیرد و استانداردهایی را برای معاملات آینده معین می کند.
معلم یک مدرسه به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.
فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به مدرسه آمدند.
در کیسهی بعضی ها ۲ بعضی ها ۳ ، و بعضی ها ۵ سیب زمینی بود.
معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.
روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده. به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند.
پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید؟
بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد: این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد میکند و شما آن را همه جا همراه خود حمل میکنید. حالا که شما بوی بد سیب زمینیها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟
برای راه انداختن یک کسب و کار خوب ۹ مرحله را باید طی کرد:
۱) ارزشیابی اقتصادی کسب و کار
آیا نوع کسب و کار متناسب با شما هست؟
از تحلیل نقطه سر به سر برای اطمینان از سوددهی ایده اقتصادیتان استفاده کنید.
یک برنامه مدون کسب و کار شامل بررسی سود و زیان حجم نقدینگی را تهیه کنید.
محل منابع مالی را برای شروع و راهاندازی کسب و کار تعیین کنید.
۲) در مورد ساختار قانونی کسب و کارتان تصمیمگیری کنید
مالکیت یک نفره.
شرکت با مسئولیت محدود.
شرکت تضامنی یا تعاونی. قبل از تصمیم گیری در مورد ساختار سازمان خود از منابع مختلف به ویژه از یک کارشناس استفاده کنید.
برای سوالاتی که در ذهنتان است حتما پاسخ تهیه کنید.
۳) نامیرا برای کسب و کارتان انتخاب کنید
به اسامی مختلفی که میتواند با نوع محصول و خدمات شما تناسب داشته باشد، بیندیشید.
اگر میخواهید کسب و کار اینترنتی راه بیندازید، بهتر است امکان ثبتنام مجموعه خود را به عنوان یک domain بررسی کنید.
از اداراتی که متصدی اسامی فعالان اقتصادی در حوزه شما هستند جهت انتخاب نامی که تکراری نباشد، استعلام کنید.
برای تعیین نام شرکت با اداره ثبت شرکتها میتوانید هماهنگی کنید.
آن دسته از اسامی که هویت تجاری دیگران است یا موجب سردرگمی مشتریان میشود، حذف کنید.
از اسامی باقی مانده در فهرستتان بالاخره مناسبترین را انتخاب کنید.
۴) نام کسب و کارتان را حتما ثبت کنید
اقدامات اولیه و تهیه مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام مجموعه اقتصادی تان در اداره مربوطه.
تثبیت نام به عنوان معرف کالا و خدمات شما ضمن تعیین حوزه فعالیت.
تثبیت نام به عنوان یک دامنه و آدرس اینترنتی(در صورتی که بخواهید فعالیت خود را در فضای اینترنتی داشته باشید.).
۵) تهیه مدارک سازمانی
تهیه مرامنامه و اصولی که افراد مجموعه اخلاقا خود را به آن پایبند بدانند.
تهیه و تنظیم اساسنامه.
تهیه و تنظیم چارت سازمانی.
تهیه و تنظیم شرح وظایف و فرآیند کاری هر بخش.
۶) پیدا کردن دفتر کار
ویژگیها و فیزیک مورد نیاز شغلتان را شناسایی کنید.
توان خود را برای پرداخت اجاره تعیین کنید.
بهترین همسایگیها برای کسب و کارتان را تعریف کنید و تحقیق کنید آنان به طور متوسط چه مقدار اجاره پرداخت میکنند.
مکانهایی را که برای کار انتخاب میکنید باید کاملا مناسب برای نوع کارتان باشد ضمن آنکه فعالیت شما در آنجا محدودیتهای قانونی نداشته باشد.
قبل از امضای هر قرارداد اجاره، آن را به دقت مطالعه کرده و بهترین و مناسبترین مورد را انتخاب کنید.
۷) تهیه مجوزها و مدارک قانونی
برقراری ارتباط و ثبت شدن نزد سازمانهای رسمی مانند اداره مالیات.
مجوزهای مهارتی و مدارک تاییدکننده این مهارتها.
کسب مجوز فعالیت از اتحادیه صنفی یا دیگر مراجع ذی ربط.
کسب مجوزهای مرتبط با کیفیت کار نظیر انواع استانداردها و...
کسب تائیدیههای کاری از مراجع ذیصلاح.
تعیین ابزار و وسایل کاری که باید پوشش بیمهای داشته باشند.
تماس با یک شرکت بیمه و تخمین مبلغ انواع بیمهها.
بیمه مسئولیت برای آن دسته از کارهایی که بسیار مسئولیتزا هستند.
بیمه اموال چنانچه ارباب رجوع و مشتریان در محل کار شما حاضر میشوند.
بیمه محصولات خطرناک یا حساس(چنانچه چنین محصولاتی تولید میکنید).
بیمه خسارت و دزدی یا صدمه دیدن حین کار.
بیمه پزشکی و از کارافتادگی برای خود و کارکنانتان.
۸) راهاندازی سیستم مالی مناسب
رویه مالی خود را بر اساس سیستم خرید و فروش نقد یا نسیه انتخاب کنید.
چنانچه چرخه فعالیت سالانه شما با تقویم همخوانی ندارد، سال مالی خود را معین کنید.
تمامی پرداختها و دریافتها را ثبت کنید.
استخدام یا مشاوره با یک کارشناس حسابداری را مدنظر قرار دهید.
از دفاتر یا نرم افزارهای مالی متناسب استفاده کنید.
۹) سیستم اظهارنامه مالیاتی و پرداخت مالیات را راهاندازی کنید تا غافلگیر نشوید
با روال پرداخت مالیات در ساختار صنفی خود آشنا شوید.
با روشهایی که موجب کاهش پرداخت مالیات میشوند، آشنا شوید.
از کتب و نشریات مربوط به امور مالیاتی غافل نشوید.
یک تقویم مالیاتی برای کارتان تنظیم کنید.
همان طور که میبینید برای راهاندازی یک کسب و کار باید چندین مورد تصمیم گیری و سیاستگذاری کرده و برنامه کاری مدونی تنظیم و اجرا کنید.
آموزگارى در نیویورک تصمیم گرفت که از دانشآموزان کلاسش به شیوه جالبى قدردانى کند.
او دانشآموزان را یکىیکى به جلوى کلاس میآورد و چگونگى اثرگذارى آنها بر خودش را بازگو میکرد.
آنگاه به سینه هر یک از آنان روبانى آبى رنگ میزد که روى آن با حروف طلایى نوشته شده بود: «من آدم تاثیرگذارى هستم.»
سپس آموزگار تصمیم گرفت که پروژهاى براى کلاس تعریف کند تا ببیند این کار از لحاظ پذیرش اجتماعى چه اثرى خواهد داشت.
آموزگار به هر دانشآموز سه روبان آبى اضافى داد و از آنها خواست که در بیرون از مدرسه همین مراسم قدردانى را گسترش داده و نتایج کار را دنبال کنند و ببینند چه کسى از چه کسى قدردانى کرده است و پس از یک هفته گزارش کارشان را به کلاس ارائه نمایند.
یکى از بچهها به سراغ یکى از مدیران جوان شرکتى که در نزدیکى مدرسه بود رفت و از او به خاطر کمکى که در برنامهریزى شغلى به وى کرده بود قدردانى کرد و یکى از روبانهاى آبى را به پیراهنش زد. و دو روبان دیگر را به او داد و گفت: ما در حال انجام یک پروژه هستیم و از شما خواهش میکنم از اتاقتان بیرون بروید، کسى را پیدا کنید و از او با نصب روبان آبى به سینهاش قدردانى کنید.
مدیر جوان چند ساعت بعد به دفتر رئیسش که به بدرفتارى با کارمندان زیر دستش شهرت داشت رفت و به او گفت که صمیمانه او را به خاطر نبوغ کاریاش تحسین میکند.
رئیس ابتدا خیلى متعجب شد. آنگاه مدیر جوان از او اجازه گرفت که اگر روبان آبى را میپذیرد به او اجازه دهد تا آن را بر روى سینهاش بچسباند.
رئیس گفت: «البته که میپذیرم.» مدیر جوان یکى از روبانهاى آبى را روى یقه کت رئیسش، درست بالاى قلب او، چسباند و سپس آخرین روبان را به او داد و گفت: لطفاً این روبان اضافى را بگیرید و به همین ترتیب از فرد دیگرى قدردانى کنید.
مدیر جوان به رئیسش گفت پسر جوانى که این روبان آبى را به من داد گفت که در حال انجام یک پروژه درسى است و آنها میخواهند این مراسم روبان زنى را گسترش دهند و ببینند چه اثرى روى مردم میگذارد.
آن شب، رئیس شرکت به خانه آمد و در کنار پسر ١٤ سالهاش نشست و به او گفت: امروز یک اتفاق باور نکردنى براى من افتاد.
من دردفترم بودم که یکى از کارمندانم وارد شد و به من گفت که مرا تحسین میکند و به خاطر نبوغ کاریام، روبانى آبى به من داد.
میتوانى تصور کنی؟ او فکر میکند که من یک نابغه هستم! او سپس آن روبان آبى را به سینهام چسباند که روى آن نوشته شده بود: «من آدم تاثیرگذارى هستم.»
رئیس ادامه داد: او به من یک روبان اضافى هم داد و از من خواست به وسیله آن از کس دیگرى قدردانى کنم. هنگامى که داشتم به سمت خانه میآمدم، به این فکر میکردم که این روبان را به چه کسى بدهم و به فکر تو افتادم. من میخواهم از تو قدردانى کنم.
مشغله کارى من بسیار زیاد است و وقتى شبها به خانه میآیم توجه زیادى به تو نمیکنم. من به خاطر نمرات درسیات که زیاد خوب نیستند و به خاطر اتاق خوابت که همیشه نامرتب و کثیف است، سر تو فریاد میکشم.
امّا امشب، میخواهم کنارت بنشینم و به تو بگویم که چقدر برایم عزیزى و مىخواهم بدانى که تو بر روى زندگى من تاثیرگذار بودهاى.
تو در کنار مادرت، مهمترین افراد در زندگى من هستید. تو فرزند خیلى خوبى هستى و من دوستت دارم. آنگاه روبان آبى را به پسرش داد.
پسر که کاملاً شگفت زده شده بود به گریه افتاد. نمیتوانست جلوى گریهاش را بگیرد. تمام بدنش میلرزید.
او به پدرش نگاه کرد و با صداى لرزان گفت: «پدر، امشب قبل از این که به خانه بیایى، من در اتاقم نشسته بودم و نامهاى براى تو و مامان نوشتم و برایتان توضیح دادم که چرا به زندگیم خاتمه دادم و از شما خواستم مرا ببخشید.»
من میخواستم امشب پس از آن که شما خوابیدید، خودکشى کنم. من اصلاً فکر نمیکردم که وجود من برایتان اهمیتى داشته باشد. نامهام بالا در اتاقم است.
پدرش از پلهها بالا رفت و نامه پرسوز و گداز پسرش را پیدا کرد.
فردا که رئیس به اداره آمد، آدم دیگرى شده بود. او دیگر سر کارمندان غر نمیزد و طورى رفتار میکرد که همه کارمندان بفهمند که چقدر بر روى او تاثیرگذار بودهاند.
«انسان در هر شرایط و وضعیتى میتواند تاثیرگذار باشد.»
همین امروز از کسانی که بر زندگی شما تاثیر مثبت گذاشتهاند قدردانی کنید.