فرض کنید زندگی همچون یک بازی است . قاعده این بازی چنین است که
بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین
شوید. جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند. پر
واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین، دوباره
نوسان کرده و بالا خواهد آمد، اما آن
چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند.
او در ادامه میگوید :
" آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده ، سلامتی ، دوستان و روح
خودتان و توپ لاستیکی همان کارتان است"
کار را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید، چون همیشه کاری برای کاسبی وجود دارد ولی دوستی که از دست رفت دیگر بر نمیگردد، خانواده ای
که از هم پاشید دیگر جمع نمیشود، سلامتی از دست رفته باز نمیگردد و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد.
بسیار، بسیار عالی آموزنده
مثل همیشه، ممنون از تمنای قشنگتون
Ba salaam,,,
Khastam tashkor konam az siteton,,,
باسپاس از متن زیبایتان
پاینده باشید
بنام خدا با سلام خدمت شما مدیر محترم شما فقط با پرداخت ده هزار تومان می توانید صاحب یک پنل پیامک کوتاه کاملا حرفه ای شوید.برای دریافت آنی پنل به آدرس زیر مراجعه نمائید http://panel.mida- co.ir/register.php
بسیار زیبا امید که در عمل بگنجد
خیلی عالی بود